محل تبلیغات شما

دیشب عجیب شب بدی بود 

حواسم پرت بود 

کلافه بودم 

رد داده بودم

حالم بد بود

بریده بودم 

کل شبو زیر آسمون تیره و آلوده این شب 

سیگار کشیدم ! 

می لرزیدم ولی نه از سرمای هوا

بلکه از ترس! 

از ضعف و بیچارگی و‌عجز ! 

دیشب به معنای واقعی کلمه هق می زدم 

دیشب دوباره طعم یه درد آشنا رو چشیدم

دیشب دوباره صدای خطر و شنیدم 

دیشب من ناتوان نرین و بدبخت نرین آدم بودم

تمام این نزدیک به یه ماه پرهیز و دیشب جبران کردم ! 

از سرفه گلوم زخم‌ شده بود 

ولی نمی دونم با کی لج کرده بودم که با هر سرفه شدید سیگار بعدی رو‌ روشن می کردم 

که حرصمو‌ رو‌ محکم تر پک زدن سیگار و سوختن دستم خگو‌نابود کردن خودم خالی کردم .

که دیگه اکسیژن اتاقی واسم بس نبود !

که الان حالم بده 

که میدونستم ادامه بدم میمیرم و ادامه میدادم

دیشب مزخرف بود 

به مزخرفی یه شب کذایی دیگه شبیه این 

با دز بالاتر

چون از تهش خبر دارم 

و میخوام نذارم تهش بشه اونی که من فکر میکنم!

سخته ولی به قیمت جونمم شده نمی‌ذارم !

نمی ذارم این تیکه وجودمم ازم بگیرن !

نمی ذارم !

به خدا قسم نمی ذارم !

حال خراب امروز و دیشب و شاید فردا های دگر!

نمی ,دیشب ,ذارم ,یه , از ,تهش ,نمی ذارم ,و دیشب ,که الان ,الان حالم ,نبود که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

چگونه مدرسه ای شاد و دلپذیر داشته باشیم؟